مدیر مسئول
گفته بودم درباره شخصیت نماینده مسؤل مرکز چیزهایی بنویسم . شخصیتی با علامت سؤالهای فراوان که برای اطرافیانش گاهی هیچوقت حل نمی شه.آدم بسیار شلوغ و پر کاری که گاهی اوقات نام مراکزی که در آنها فعالیت می کنه را فراموش می کنه ، بعضی اوقات روی صندلی های دفترش می خوابه و گاهی تا صبح با دانش جویان سر وکله می زنه ، بسیار متواضع و خاکی است وهمین برامون دردسر ساز شده . در ورودی دفترشون به روی همه بازه حتی اگر خودشون تو دفتر نباشند !!! و به قول قدیمی ها داخل شدن چه آسان ،بیرون آمدن چه مشکل ، تفاوت دفتر ایشون با سایر مسؤلین اینه که اونها داخل شدن دست خودت نیست ولی بیرون آمدن دست خودته ، و ایشون داخل شدن دست خودته و بیرون آمدن با خدا !!! هر کس به راحتی میتونه بخش عظیمی از وقت ایشون را به خودش اختصاص بده ، والبته این مشکل منشی نداشتنه ، اگر کسی کار خصوصی باهاشون داشته باشد ساعتها باید معطل بشه تا دفترشون خلوت بشه . بسیار بی نظم ونا مرتبه و به همین دلیل 50% وعده هاش رافراموش می کنه.
وقتی سر حال و خوشحاله می شه به راحتی باهاش ارتباط برقرار کرد ولی در حال عصبانیت من یکی ترجیح می دهم جلو چشمش نباشم ، البته خداییش بیشتر اوقات یعنی بیش از 95% از وقتها سر حال و مهربونه ، اون چند درصد هم لابد طبیعیه !!یکی از خصوصیات خوبش اینه که دوست داره کار همه را راه بندازه و به همین دلیل معمولا به دیگرون قول همکاری میده اما چون وقت نمیکنه همیشه اظهار شرمندگی میکنه .
بچه ها میگن همه چیز رو با پول محک میزنه ، اگه کاری از نظر مالی سود آور نباشه بهش اعتقادی نداره اما خداییش من چند بار امتحانش کردم اصلا به تیپش این حرفها نمی خوره ، از نادر کسانی است که از صبح زود تا شب کار می کنه ، به خاط همین بعضی ها خیلی انتقاد بهش می کنند ، حتی بعضی ها روی مسؤلیت های زیادش ایراداتی میگیرند ، شاید هم درست باشه نمی دونم ولی من معتقدم بالاخره دیکته نوشته شده ممکنه غلط هایی هم داشته باشه ، بگذریم خیلی از اونهایی که از ایشون انتقاد می کنند اصلا یکبار هم تو عمرشون دیکته ننوشته اند ، خوب دیگه روزگاره ، اگه دیکته ننویسی شاید سنگینتر باشی .
معمولا هزینه مرکز ما و سایر مراکز را ایشون تهیه میکنه و برای همین به همه بده کاره .
از نظر علمی آدم باسوادیه ، همه از تدریسش راضیند ، خوب و شمرده درس میده ، بچه ها همه میگن اگه منظم بود بهترین استاد مرکز بود ، منم با این حرف موافقم .
همیشه از آینده ای روشن و درخشان حرف میزنه ، طوری که آدم برای لحظاتی خستگی کار رو فراموش میکنه ، در یک کلمه شوق پرواز داره و لی بال پرواز رو نمی دونم ، گاهی احساس میشه نداره ولی به روی خودش نمیاره و من از این عادتش خیلی خوشم میاد ، به راحتی از میلیون حرف میزنه در صورتی که هزار تومان هم تو جیبش نیست !!ولی رابطه هاش درسته ، به نظر میرسه دیگران قضاوت درستی درباره ایشون ندارند ، من دو ساله با ایشون کار می کنم اهل خوردن و بریز و بپاش نیست ، اتفاقا بی توقع و پر کاره و معمولا برای خودش بر نمیداره ، گاهی پرداخت بده کاریهاش طول میکشه اما بالاخره میده حالا امسال یا سال دیگه خیلی مهم نیست ، مهم اینه که میده به قول معروف دیر و زود داره و لی سوخت و سوز نداره ، حالا کار نداریم گاهی اوقات البته خیلی کم، اونقدر دیر میشه که تفاوتی با سوخت و سوز نداره .
به ظاهر کاری با مسائل سیاسی نداره اما خبرهای مملکت را جدی تر از اهل سیاست دنبال میکنه ، هیچ اعتقادی به وبلاگ و کار اینترنتی نداره ، معتقده باید وقت را جایی دیگر صرف کرد .